ششم اسفند97

ساخت وبلاگ
آقاجون خیلی ذوق مهد رفتن پسری رو داشتنمرتب میگفتن دیگه کم کم باید مشق هم بنویسی بیای اینجا دفترات رو پهن کنی و..حتی برای تولد پسردومی روزشماری میکردن از اول شهریور.. که فلان روز دیگه تولدشه...حتی شب قبل یهویی رفتنشون :((رفته بودیم فرم پیش دبستانی پسری رو اندازه گرفته بودیم و من با خودم فکر میکردم روزی که فرم آماده شد و تحویل گرفتیم ببرم خونشون و پسری بپوشه و آقاجون ببینه..فرم رو 3روز پیش تحویل گرفتیم.. پسری پوشید..ولی آقاجونی نبود دیگه...مطمئنن اگه بودن و میدیدن چقد پسری رو تو بغل محکم فشار میدادن و بوسش میکردن...چقددد دلم براشون تنگ شده...میرم خونشون و میام ولی هر لحظش قلبم هزارتکه میشه..جاشون عجیب خالیه... خانم میم چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ 8:40 ششم اسفند97...
ما را در سایت ششم اسفند97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 24 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 19:18

دیروز جلسه اول پیش دبستانی(1) پسرجونم بودساعت 9تا 12و برای جلسه اول آشنایی و یه جورایی جشن ورود ایده خوبی طراحی کرده بودنکلاس 3ساعته مادر و کودک.بچه ها با ماماناشون بیان و تمام فعالیت های مهد و بازی ها و کاردستی ها رو با مامان انجام بدن..آشنایی با نظم و صدای زنگ کلاس و...تا اینجا راضی بودم از شیوه برخورد و متدهاشون..ان شالله بعد از این هم همین باشه..مربی پسری، خانم متولد 80 هست..دهه هشتادی ها چه بزرگ شدن :))یه قسمت از کارگاه گفتن بچه ها و مامانا دستاشونو بذارن کنار هم و روی کاغذ بکشن و بعد بچه ها دستا رو با وسایل و اکلیل و رنگ و دکمه هایی ک داده بودن تزیین کننمربی گفت بعد این برگ رو میچسبونیم بالا نیمکتتون هروقت دلتون تنگ شد نگاه به دست مامانتون کنین..پسرکم چنان بغضی کرد و چشماش پر از اشک شد.. :(بغلش کردم و گفتم مامان من که اینجا پیشتم..امیدوارم بعدا ک هرروز اومد مهد یادشو این حرف مربیش نباشه. خانم میم چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ 8:47 ششم اسفند97...
ما را در سایت ششم اسفند97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 23 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 19:18

دیشب داداش میخواست بره اسباب بازی فروشی بمناسبت پیش دبستانی پسرکم براش کادو بخره..منم همراشون رفتم..و برای دخترکِ 5_6ساله ی درونم یه شانسی مانند عروسکی خریدم! چی بود داخل؟ بدن و سر و لباس و خنزر پِنزر عروسکِ حدودا 10_12سانتی..همین..ولی خب کاش دخترکِ درونم میفهمید که این 128 تومان نمی ارزه :/ خانم میم پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۳۰ 16:41 ششم اسفند97...
ما را در سایت ششم اسفند97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 23 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 19:18

سرگردانم، چون بادهایی که معلوم نیست از کجا دل کنده اند و به کجا می روند!

.

پریسا صالحی

خانم میم چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۰۸ 0:55

ششم اسفند97...
ما را در سایت ششم اسفند97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 26 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1402 ساعت: 22:53

زندگی می نویسم. اینجا منم
از پس یک دنیای رنگی ک گاهی...فقط گاهی سیاه و سفید میبینمش
گاهی هرچه هست رنگ می بازد برایم
خود نقاش زندگی ام خواهم شد بلاخره روزی..جایی
.....
و در مهرِ سنه ی 1393 شدم نقاش زندگی دو نفره مان..

ششم اسفند97...
ما را در سایت ششم اسفند97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 24 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1402 ساعت: 22:53

مادر که میشیاکثر مواقع بچه ها یا بچت و جریان زندگی برات تصمیم میگیرن10روزی که برام سخت گذشت.. ‌‌فسقلی دومی..احتمال جراحی..ورم کلیه..آنژیوکتی که پشت دست کوچیکش میزدن..دستگاه اسکن هسته ای..بانداژای چسبی که محکم اطراف بدنش میبستن تا تکون نخوره..همزمان با اینا پیشنهاد کار.. سابقه کاری که مرتبط با این شغل دارم..مسافتی که بسیاااار نزدیکه به منزل..کارفرمایی که قبلا باهاش کارکردم.. خانمه.. و طی این سال ها دیگه دوستم هست..نه استرس مکان جدید.. افراد جدید..یادگیری جدید.. هیچکدوم رو ندارم..حتی اگه یک قدماین شغل کمک میکنه به حال روحیم..استقلال مالی..تندترشدن چرخه ی مالی زندگی..جمعه باید تصمیم نهایی رو بگیرم..دیروز و پریروز رو یکی دوساعتی رفتم..در این تایم کوتاه بچه ها همکاری کرده بودن..امید به خدا..زندگی فقط یه چالشه..یه گردونه..گاهی تند.. گاهی کند..گاهی وایمیسته..این ماییم که باید بدونیم کنار این گردونه چطور مدیریت کنیم.. خانم میم چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۰۸ 11:34 ششم اسفند97...
ما را در سایت ششم اسفند97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 28 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1402 ساعت: 22:53

گاهی اینقد فکر میکنم فکر میکنم لحظه ای ذهنم خالی نیست که احساس میکنم هرآن یه چیزی از گوشام یا گیجگاهم میزنه بیرون و منفجر میشه..هیچ جور راضی نمیشم..از خودم..جایگام..اهدافی ک تو ذهنم بود و..حتی الان فکر می کنم برای چی مدتیه اینجا مینویسم همشکه چی..بتونم به خودم غلبه کنم و یه مدت نیام سراغ اینجا.. خانم میم یکشنبه ۱۴۰۲/۰۵/۲۹ 19:20 ششم اسفند97...
ما را در سایت ششم اسفند97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 15:15

فکر کنم تو زندگی قبلیم موش بودم

این هجم از پنیری که وقت و بی وقت خالی خالی میخورم فقط از یه موش برمیاد!

برچسب‌ها: من

خانم میم دوشنبه ۱۴۰۲/۰۵/۳۰ 12:49

ششم اسفند97...
ما را در سایت ششم اسفند97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 26 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 15:15